English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (1756 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
shuttling U حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
butt U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
ecphora U پیش آمدگی [طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
terneplate U ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
terne U ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
quartersaw U الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
plank U قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
long bone U که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
cross disbursing U انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
base section U رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
section U قسمت قسمت کردن برش دادن
sections U قسمت قسمت کردن برش دادن
fanfold U یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
shuttle U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttles U حمل کردن قسمت به قسمت
shuttled U حمل کردن قسمت به قسمت
shuttles U قسمت قسمت حرکت کردن
executing agency U قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
shuttled U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttle U حمل کردن قسمت به قسمت
public relations officers U رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officer U رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
detachments U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachment U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
enlisted section U قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
army nurse corps U قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
fast shuttle U تغییرمکان سریع یکانها یا خودرو
throttling U عبور قسمت به قسمت
shuttled U راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttled U بمباران قسمت به قسمت
throttled U عبور قسمت به قسمت
throttles U عبور قسمت به قسمت
shuttles U بمباران قسمت به قسمت
p.p.m U قسمت در یک میلیون قسمت
shuttles U راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttle U بمباران قسمت به قسمت
parts per million U قسمت در میلیون قسمت
to sell in lots U قسمت قسمت فروختن
throttle U عبور قسمت به قسمت
shuttle U راهپیمائی قسمت به قسمت
forward overlap U پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
cross refer U از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
rosette border U حاشیه گل و بوته [اینگونه حاشیه ها هم بوصرت کاملا متقارن با استفاده از گل های باز شده بزرگ و کوچک و هم بصورت پیچشی قسمت حاشیه را تزئین می کند.]
railway division U قسمت عملیات راه اهن قسمت ترابری با راه اهن
division police petty officer U درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
cellular unit U یکان قسمت به قسمت یکان مبنا
offset knots U گره نامتقارن [گاه جهت ایجاد سایه و تفاوت ظاهری طرح با دیگر قسمت ها به جای تکرار گره زدن بر روی دو تار مشابه در ردیف بافت بعدی از سه تار شماره یک، دو، سه و یا یک، سه، دو استفاده می کنند.]
skeg U قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
skag U قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
fixed pivot U محور ثابت چرخش یکانها نفر لولا برای گردش یکانها
redesignate U اسم گذاری مجدد یکانها یاتغییر دادن شماره یکانها
agency U قسمت
data division U قسمت
agencies U قسمت
portions U قسمت
section U قسمت
portion U قسمت
snick U قسمت
caboodle U قسمت
partitions U قسمت
partition U قسمت
department U قسمت
departments U قسمت
division U قسمت
divisions U قسمت
piecemeal U قسمت به قسمت
instalments U قسمت
instalment U قسمت
installments U قسمت
segment U قسمت
sections U قسمت
part U قسمت
components U قسمت
component U قسمت
segments U قسمت
piece U قسمت
compartmental U قسمت قسمت
pieces U قسمت
in sections U قسمت قسمت
detachment U قسمت
ratio U قسمت
detachments U قسمت
dole U قسمت
head stall U قسمت سر
percentages U قسمت
percentage U قسمت
internode U قسمت
cross section of a gravity dam U قسمت
feck U قسمت
ratios U قسمت
plank U قسمت
in part U در یک قسمت
batch U قسمت
batches U قسمت
Corp U قسمت
sects U قسمت
underfoot U قسمت کف پا
compartment U قسمت
sect U قسمت
party U قسمت
units U قسمت
unit U قسمت
rasher U قسمت
canto U قسمت
grist U قسمت
it fell to my lot to go U قسمت
kismet U قسمت
cantos U قسمت
rashers U قسمت
compartments U قسمت
arm U قسمت
departments U قسمت هیئت
initial U اولین قسمت
retraining command U قسمت ندامتگاه
advance section U قسمت جلویی
discarding U قسمت وازده
branch U دایره قسمت
departments U قسمت شعبه
department U قسمت شعبه
partitions U قسمت کردن
initialled U اولین قسمت
where U درکدام قسمت
partition U قسمت کردن
branches U دایره قسمت
department U قسمت هیئت
discards U قسمت وازده
rear party U قسمت عقبه
discarded U قسمت وازده
forepart U قسمت جلو
advance party U قسمت پیشرو
standing part U قسمت ایستا
advance detachment U قسمت سرجلودار
overflow section U قسمت سر ریز سد
actine U قسمت خارجی
active federal service U قسمت کادر
running part U قسمت رونده
advance detachment U قسمت پیشرو
active installation U قسمت فعال
broader U قسمت پهن
advance point U قسمت سر جلودار
staddle U قسمت تحتانی
interest U سهم [قسمت]
standing part U قسمت ثابت
discard U قسمت وازده
subactivity U قسمت جزء
reconnaissance party U قسمت شناسایی
forehand U قسمت ممتاز
foreparts U قسمت جلو
advance point U قسمت نوک
forehands U قسمت ممتاز
administration building U قسمت اداری
divides U قسمت کردن
parcels U قسمت گره
patrols U قسمت گشتی
prelude U قسمت مقدماتی
parcel U قسمت گره
proportions U سهم قسمت
proportion U سهم قسمت
activities U قسمت یکان
activity U قسمت یکان
broadest U قسمت پهن
divide U قسمت کردن
purchasing department U قسمت خرید
preludes U قسمت مقدماتی
patrolling U قسمت گشتی
band U قسمت موزیک
northward U قسمت شمالی
shares U بهره قسمت
pouf U قسمت پف کردن
subsection U قسمت فرعی
subsections U قسمت فرعی
bands U قسمت موزیک
shared U بهره قسمت
foot U قسمت پایینی
share U بهره قسمت
seen U قسمت سوم see
patrol U قسمت گشتی
purchasing office U قسمت خرید
broad U قسمت پهن
detachments U قسمت زیرامر
sale department U قسمت فروش
personnel section U قسمت پرسنلی
legs U بخش قسمت
sects U قسمت کردن
leg U بخش قسمت
signal corps U قسمت مخابرات
sect U قسمت کردن
initials U اولین قسمت
initialling U اولین قسمت
initialing U اولین قسمت
initialed U اولین قسمت
sapper U قسمت حفاری
sapper U قسمت مهندسی
lot U بهره قسمت
service department U قسمت خدمات
quadrant U یک قسمت از چهاربخش
patrolled U قسمت گشتی
components U عضو قسمت
quaternion U قسمت چهارگانه
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
119 hrs · Sometimes the good you try to do to help others, ends up being thrown back at your face. Do things for Allah's sake, not to please people.
1popsicle
1time is prceious it has great
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
2purchase off the registry
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com